فارنهایت 11/9
راه رفتن روی خط باریک قرمز

Monday, July 23, 2007
گفت‌وگو با جهانگير كوثري درباره«ورزش از نگاه دو»

گفت‌وگوي اين هفته صفحه شبكه چلچراغ با جهانگير خان كوثري بود در مورد برنامه جديد ورزشي‌اش. عكسي را هم كه مي بينيد كار مهگامه پروانه‌ست.


اعتماد به نفس

1- فوتباليست‌ سال‌هاي دور تيم استقلال كه در روزهاي اوج و به خاطر عقايدش، در 25 سالگي از فوتبال كناره گرفت و گزارشگر سال‌هاي نه چندان دور تلويزيون كه بعد از گزارش فينال رويايي سال 94 ديگر صدايش را از تلويزيون و روي مسابقات فوتبال نشنيديم، حالا چند وقتي است كه دوباره به تلويزيون برگشته.
2- جهانگير كوثري تهيه‌كننده، مجري و تقريباً همه‌كاره سري جديد برنامه «ورزش از نگاه دو» است و از روزي كه به اين برنامه آمده، تغييراتي را در آن ايجاد كرده كه تفاوتش به خوبي نسبت به قبل مشهود است. او در عمر كوتاه برنامه‌اش توانسته اسم‌هاي بزرگي را به عنوان مهمان برنامه‌اش مطرح كند و خيلي‌ها دليل اقبال عمومي آن را همين مهمان‌هاي تقريباً دست‌نيافتني مي‌دانند. مهمان‌هايي كه قطعاً فقط و فقط به اعتبار كوثري به اين برنامه آمده‌اند.
3- در همين بازه كمي كه از پخش سري جديد «ورزش از نگاه دو» گذشته، اين برنامه توانسته مخاطباني را براي خودش دست و پا كند. خيلي‌ها آن را رقيبي جدي براي برنامه «نود» مي‌دانند. البته اين‌طور هم كه معلوم است خود جهانگير كوثري و عادل فردوسي‌پور هم بدشان نمي‌آيد با هم دست و پنجه‌اي نرم كنند. به هر حال بايد صبر كنيم و با شروع ليگ و شروع مجدد «نود» در اين‌باره قضاوت كنيم. فعلاً «ورزش از نگاه دو» شده يكه‌تاز برنامه‌هاي ورزشي تلويزيون.

4- دريك بعدازظهر گرم تابستاني، يكي دو روز قبل از شروع جام ملت‌هاي آسيا در دفتر جهانگير كوثري جايي حوالي خيابان شريعتي نشستيم و درباره برنامه ورزشي‌اش صحبت كرديم. با يك جهانگير كوثري ورزشي و فارغ از سينما. كسي كه وقتي جلويش مي‌نشيني، بايد هر لحظه منتظر اين باشي كه بمباران اطلاعات فوتبالي‌اش از سال‌هاي دور تا به امروز بر سرت هوار شود. همين.

* چطور شد بعد از مدت‌ها دوباره برگشتيد تلويزيون؟
بعد از گزارش فينال جام‌جهاني 94، به دليل گرفتاري كه در سينما داشتم و دغدغه اصلي‌ام بود- چون من در اين رشته تحصيل كرده‌ام و زندگي‌ام از اين راه مي‌گذشت -به سمت سينما رفتم و مشغول آن شدم. منتها ابعاد ورزش در كشور ما اين‌قدر وسيع هست و اين‌قدر مقبوليت عامه دارد كه مرا وسوسه كرد تا دوباره برگردم تلويزيون.


*ايراد بزرگي كه الان به برنامه «ورزش از نگاه دو» مي‌گيرند، جنگ بودن آن است. دوره جنگ‌ها خيلي وقت است كه تمام شده. الان برنامه‌هاي مستقلي براي ورزش‌هاي مختلف داريم مثل نود، توپ و تور، دايره طلايي و... چرا با اين اوصاف باز شما اصرار بر اجراي اين برنامه به صورت جنگ داريد و به تخصص اصلي‌تان كه فوتبال هست نمي‌پردازيد؟
اگر قرار باشد براساس خواسته‌هاي تمام كساني كه فوتبال دوست دارند، تمام برنامه‌هاي تلويزيون به سمت فوتبال برود، خب بقيه رشته‌ها اين‌طوري نابود مي‌شوند. در تمام دنيا هم اين مسئله هست. شما اگر به تلويزيون آلمان يا فرانسه نگاه كنيد، جنگ‌هاي ورزشي بسيار قوي‌اي وجود دارد كه كارشناسان در رشته‌هاي مختلف مي‌آيند و مسائل ورزشي را بررسي مي‌كنند، اما يك كانال هم هست كه فقط مربوط به فوتبال مي‌شود. ما اين سختي را پذيرفته‌ايم و داريم اين رياضت را مي‌كشيم كه بتوانيم تماشاگر رشته‌هاي مختلف را هم جذب تلويزيون بكنيم، منتها مجبوريم كه بار فوتبالمان را بيشتر بكنيم. اين يك امر طبيعي است، چون اتفاقات و رويدادهاي فوتبال بيشتر از رشته‌هاي ديگر است، تماشاگران بيشتري دارد، ارزش و بهايي هم كه امروزه به فوتبال به عنوان يك پديده اجتماعي داده مي‌شود، بيشتر از بقيه رشته‌هاست.


*پس اين‌طوري برنامه در طول هفته وقت زيادي را از شما مي‌گيرد، آن وقت به كارهاي سينمايي‌تان چطور مي‌رسيد؟
بعد از اين‌كه مسئوليت «ورزش از نگاه دو» را پذيرفتم، الان كاملاً از سينما منفك شده‌ام. برنامه خيلي وقت من را مي‌گيرد و طبيعي است اگر من بخواهم در اين موضع و پست باشم و آن را پيش ببرم، بايد اين‌طور رفتار كنم. ما تازه چند برنامه را پشت سر گذاشته‌ايم و مي‌توانم قول بدهم از برنامه دهم يا پانزدهم به بعد تبديل بشويم به يكي از برنامه‌هاي ورزشي بسيار قوي، حتي نه در سطح ايران. مي‌توانم مدعي بشوم كه ما مي‌توانيم حتي يك شبكه ورزشي داشته باشيم كه در سطح جهان برابري بكند با برنامه‌هاي خوب تلويزيوني.


*يعني برنامه خاصي داريد براي راه‌اندازي چنين شبكه‌اي؟
حالا... در واقع حركت ما خيلي بستگي دارد به اهداف كلاني كه مسئولان صدا و سيما براي تلويزيون دارند. ما بايد در قالب‌هايي كه آنها تعيين مي‌كنند، يعني قالب‌هاي بزرگ برنامه خودمان را آماده بكنيم و همسان با آن برنامه ورزشي بسازيم. منتها در بخش خود برنامه اين استقلال را داريم كه به دليل تجربه و تخصص و شناختي كه داريم كار خودمان را انجام بدهيم.


*شما يكي از مخالفان پرداختن به حاشيه هستيد. اين را بارها هم در برنامه مطرح كرده‌ايد. به هرحال اين يك بخش مهم و جدا نشدني از فوتبال است. حالا كه نمي‌خواهيد به آن بخش بپردازيد، چطور مي‌خواهيد جاي خالي اين جذابيت را پر كنيد؟
ما هنوز يك مسئله را در جامعه تفكيك نكرده‌ايم. مسئله حاشيه و جذابيت‌ها و المان‌هاي فوتبال. ما وقتي 70 سال پيش اين پديده را وارد جامعه مي‌كرديم، با يك برنامه‌ريزي خاص وارد جامعه ما نشد. به‌طور اتفاقي يك سري از ملوانان انگليسي آمده‌اند و با هم بازي‌ كرده‌اند و بعد آنها رفته‌اند و مردم خودشان با هم بازي كرده‌اند و اين‌قدر هيجان و جذابيتش زياد بوده كه توجه نكرده‌ايم كه اين پديده اجتماعي كه دارد وارد جامعه ما مي‌شود، با خودش يك بار فرهنگي هم دارد، يك بار اجتماعي هم دارد، يك بار مردمي هم دارد. و يك زماني متوجه اين شديم كه اين جريان سيال فوتبال در مسيري كه خيلي شيب داشت افتاده بود و نمي‌توانستيم جلوي آن را بگيريم؛ مثل الان. ما كار اجتماعي و فرهنگي روي فوتبال نكرديم. تأثيرات سياسي، اقتصادي و اجتماعي اين پديده را بررسي نكرديم. حالا فوتبال به سمتي رفته كه اين مسائل حاشيه‌اي با جذابيت‌هاي خود فوتبال قاطي شده طوري كه حتي تفكيك كردن اينها الان براي كارشناسان و برنامه‌هاي تلويزيوني كار خيلي مشكلي است. ما سعي مي‌كنيم با خود جذابيت فوتبال اينها را از هم تفكيك كنيم. اين‌قدر اينها با هم تلفيق شده كه من نمي‌توانم بگويم درگيري بازيكن‌ها با داور در زمين حاشيه است يا جذابيت. يا اعتراض بازيكن به گلي كه مورد قبول قرار مي‌گيرد يا نه، حاشيه است يا جذابيت.


*به نظر شما ريتم برنامه‌تان خيلي كند نيست؟
درست است. شايد خودخواهي باشد، اما ريتم برنامه يك مقدار به خاطر متانت آن كند است. يعني ما هنوز به اين نتيجه نرسيده‌ايم كه با يك چالش سنگين يا تند و مقابله بين دو مهمان به اهداف خودمان برسيم. اين ريتمي است كه نود دنبال مي‌كند و خيلي هم در آن موفق است و عادل فردوسي‌پور آن را به خوبي اجرا مي‌كند. فعلاً مي‌خواهم با يك وقار منطقي بيننده دريافت كند كه مهمان برنامه براي پاسخ‌گويي سؤال‌ ما استدلال لازم را دارد يا نه؟ راست مي‌گويد يا نه؟ ما دنبال اين هستيم. اگر جايي احساس كنم مهمان دارد به بيراهه مي‌رود و جواب ما را نمي‌دهد، دخالت مي‌كنم. منتها من جدا از اين از يك‌سري جذابيت‌هاي سينمايي و تصويري غافل نيستم. در يك لحظاتي اگر احساس كنم برنامه‌ام با يك تلفن به ميثاقيان كه در هواپيماست و مواجهه او با خدادادي كه جايش را در ابومسلم گرفته، جالب مي‌شود، اين كار را مي‌كنم. اين يك المان دراماتيك سينمايي است. هنوز سليقه بيننده به طور كامل دستم نيامده. يك‌جورهايي نسبت به آن شناخت دارم، اما من به دنبال اين هستم كه ببينم بيننده بعد از اين همه برنامه ورزشي كه در شبكه‌هاي مختلف ساخته و پخش مي‌شود، جو ورزش ما را چطور مي‌بيند. شايد به يك نقطه‌اي برسيم كه اصلاً همه برنامه‌‌ها فوتبالي بشود. اين بستگي به پاسخ مخاطب‌هاي ما دارد. در اين چند برنامه‌اي كه تا حالا داشته‌ايم، به دليل انتخاب مهمان‌هاي ويژه‌اي كه خيلي خاص هم بودند، برنامه‌مان بيننده پيدا كرده. حالا از اين به بعد بايد ببينيم در دوره‌هايي كه اين مهمان‌ها را نداريم، بيننده چه پاسخي به ما مي‌دهد. آن موقع مي‌توانيم تصميم بگيريم.


*اين طور به نظر مي‌آيد براي رقابت هم آمده‌ايد؟
يك‌جورهايي بله. راستش من خيلي با اعتماد به نفس زياد اين برنامه را قبول كردم و شايد اسمش را بشود ريسك گذاشت كه من بعد از سينما دوباره آمده‌ام و وارد ورزش شده‌ام. خودم به دليل شناخت ريشه‌اي كه از ورزش و جامعه‌ام داشتم، هيچ نگران نبودم كه چيزي كم بياورم. من هيچ زماني براي شروع اين برنامه نداشتم و بلافاصله بعد از برنامه قديمي روي آنتن رفتيم. شايد يك مقدار خودخواهي باشد، اما به دليل احاطه‌اي كه روي مسائل ورزشي، تلويزيون و سينما دارم، هيچ نگران نبودم. لااقل فكر مي‌كردم برايم كار راحتي است.


*به نظر شما بهترين گزارشگر فوتبال ايران چه كسي است؟
ما در حرفه گزارشگري هيچ دانشكده‌اي نداشتيم كه كسي از آن فارغ‌التحصيل شود. اين يك حرفه خيلي جديد در ايران است كه به سال 1340 برمي‌گردد. در سال 1344 آقاي عطاء بهمنش كه علاقه‌مند دووميداني بودند در راديو برنامه‌اي داشتند كه در مورد مسابقات صحبت مي‌كردند، اما هيچ تفسير و در واقع گزارشگري در آن نبود. يك‌بار كه مي‌رود از يك مسابقه دووميداني گزارش بگيرد، از آنجا شروع مي‌كند به گزارش اوضاع كه مثلاً آقاي فلاني جلوتر از بقيه مي‌دود يا اين يكي نفس كم آورد و... اين تبديل شد به يك گزارش. ما از روي يك الگوي ناخواسته كه آقاي عطاء بهمنش يكي از بهترين گزارشگرهاي ما پيش گرفت، شروع كرديم به گزارش كردن. شما كه دقيق نگاه كنيد ما يك عطاء بهمنش داشتيم، يك آقاي روشن‌زاده و آقاي مانوك خدابخشيان. كه آقاي بهمنش و خدابخشيان بيشتر فوتبال گزارش كردند و آقاي خدابخشيان به دليل شناختي كه از فوتبال جهان داشت و به دليل تسلط كاملش به زبان انگليسي كه گوش مي‌كرده به گزارش‌هاي خارجي از بقيه بهتر بود. همان‌طور كه در زمينه كشتي آقاي بهمنش بهتر بود. اين سير تاريخي ادامه پيدا كرد تا بعد از انقلاب كه سال 59 من به عنوان گزارشگر آمدم. الگوهاي من هم آقاي بهمنش و خدابخشيان بودند و جايي دوره نديدم يا اطلاعاتم محك نخورده بود. من خودم به دليل علاقه دنبال اين كار را گرفتم. فقط سعي كردم در زمينه گزارشگري يك مقدار كارشناسي هم بكنم. اين قبلاً اتفاق نمي‌افتاد. يعني آقاي بهمنش به دليل اين‌كه فوتبال را نمي‌شناخت و خودش بازي نكرده بود، اين شناخت را نداشت. اما خوشبختانه چون من فوتبال را در سطح خيلي بالايي بازي كرده بودم، شناخت كافي را داشتم. اينها به من كمك كرد و به نظرم موفق هم بودم. بعد از اين كه من از تلويزيون بيرون آمدم، كساني كه آمدند فقط بازي را براي بيننده‌ها گزارش كردند. ضمن اين‌كه من به اين دوستان علاقه دارم و خيلي هم دوستشان دارم، اما گزارش‌هاي آنها عمق ندارد.


*يعني كارشان را قبول نداريد؟
نه، منظورم اين است كه آن خون جاري در گزارش با يك‌سري اصطلاحات فوتبالي جا مي‌افتد. در گزارشگري اينها آن واژه‌ها وجود ندارد. يعني اين‌كه اگر پاسي از سمت راست به يكي داده مي‌شود، اگر بگوييم پاس عرضي، اين در واقع آن واژه‌هاي فوتبال است، اينها را ما الان نداريم. به دليل اين‌كه شايد اينها درگير اين مسئله و واژه نشده باشند. اما از لحاظ سطح گزارشگري همه اين دوستان خوب هستند. ضمن اين‌كه الان مسائل مربوط به اطلاعات خيلي فرق كرده. زماني كه ما گزارش مي‌كرديم، يك مجله خارجي به ايران نمي‌آمد. من يادم هست كه مي‌رفتم خارج دو صفحه فوتبالي مجله‌ها را مي‌كندم و در چمدانم قايم مي‌كردم تا بتوانم بياورمش ايران. اما شما الان هر كليدي را كه روي اينترنت مي‌زني، بازي را هم‌زمان براي شما مي‌دهد. اين قدر راحت به تو اطلاعت مي‌دهد كه فكرش را نمي‌كني. بعضي وقت‌ها با خودم مي‌گويم كار كردن چقدر راحت شده! بين گزارشگرهاي الان كه در آن سطحي كه من مي‌گويم گزارش كنند، عادل فردوسي‌پور را خيلي دوست دارم، خيلي گزارشگر صادقي است، زياد دروغ نمي‌گويد و از اين سياه‌بازي‌هاي رايج در ورزش ندارد. آقاي مزدك ميرزايي را هم دوست دارم. همين‌طور آقاي خياباني و يوسفي را. اينها جزو كساني هستند كه تلاش مي‌كنند، مطالعه مي‌كنند و دنبالش هستند، شغلشان اين است و تمام وقتشان را برايش گذاشته‌اند. حالا ديگر بهتر است يك مقدار هم عمودي مطالعه كنند. الان مطالعاتشان افقي است بيشتر. اگر كمي به عمق بروند، بهتر مي‌شود. من همه آنها را دوست دارم. به نظر من در ميان همه اينها عادل بهترين گزارشگر است.

2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
Metamorphose the physical with two backs casinos? authorize this up to date [url=http://www.realcazinoz.com]casino[/url] advisor and horseplay online casino games like slots, blackjack, roulette, baccarat and more at www.realcazinoz.com .
you can also stop our untrained [url=http://freecasinogames2010.webs.com]casino[/url] tip at http://freecasinogames2010.webs.com and success actual strict cash !
another lone [url=http://www.ttittancasino.com]casino spiele[/url] within an eyelash of is www.ttittancasino.com , because german gamblers, bridge unrestrained online casino bonus.

Anonymous Anonymous said...
Divulge casinos? scrutinization this late-model [url=http://www.realcazinoz.com]casino[/url] bunch anecdote and shtick evasively online casino games like slots, blackjack, roulette, baccarat and more at www.realcazinoz.com .
you can also balk our blooming [url=http://freecasinogames2010.webs.com]casino[/url] manoeuvre at http://freecasinogames2010.webs.com and overwhelm business-like tangled currency !
another grandstander [url=http://www.ttittancasino.com]casino spiele[/url] support is www.ttittancasino.com , because german gamblers, guarantee unrestrained [url=http://www.realcazinoz.com]online casino[/url] bonus. so check this leading [url=http://www.omniget.co.il]online casino[/url] for free [url=http://www.casinosaction.com]casino bonus[/url] and 100's of online [url=http://www.thecasino.co.il]casino[/url] games.

Technorati Profile