فارنهایت 11/9
راه رفتن روی خط باریک قرمز

Wednesday, August 09, 2006
روزهاي گرم تابستان
سلام. بعضي وقت ها آدم نمي دونه بايد راجع به چه چيزي بنويسه. گيج گيجي. الان دارم يه مجموعه داستان كوتاه اسپانيايي فوق العاده مي خونم به اسم جن زده و پيشنهاد مي كنم حتما شمام اونو بخونين. بعدشم ديگه شايد دوباره نوشتنو توي چلچراغ شروع كنم و ... نمي دونم اين روزا خيلي سردرگمم كار تلويزيونم همين طوري رو هواست كار كاستم به كندي داره پيش مي ره و... بهرحال هر چي كه هست الان هستم و در حال حاضر مي خوام زندگي كنم و به راهم ادامه بدم تا... فعلا
Technorati Profile